علیرضا کریم هستم و در دانشگاه آزاد، مهندسی عمران خواندهام. مدیر و مؤسس دفتر ساختمانی مارک «اولین و تنها سازنده مارکدار ساختمانهای سفارشی، در مجله iBBi» هستم.
شرح خدمت این دفتر، طراحی و اجرای ساختمانهای سفارشی، متناسب با خواست و نیاز مشتری و مصرفکننده است. خواستهایی برگرفته از سبک زندگی (Life Style) مردم.
بهعبارتی بر خلاف بسیاری از همکاران که بعد از اتمام فاز طراحی یا اتمام عملیات اجرایی پروژه، به فکر مشتری افتاده و سراغ وی میروند، ما در دفتر ساختمانی مارک از همان روز اول با مشتری بالفعل و یا بالقوه خود تماس حاصل کرده و با دریافت و بررسی خواستهها و ارائه راهنمایی و مشاوره تخصصی به وی، پروژه را بر اساس این اطلاعات و خواستهها تعریف میکنیم و در فازهای مختلف طراحی و اجرای آن همگام با مشتری خود، پروژه را به پیش میبریم.
در کنار آن مدل کسبوکار این مجموعه، بر خلاف مدل رایج در این صنعت که عمدتاً «ساخت ـ فروش» است، «ساخت ـ واگذاری ـ راهبری» تعریف شده است و بهساختمان بعد از اتمام فاز پروژه آن، بهعنوان یک محصول تولیدی نگاه میکنیم. ارائه خدماتی مثل گارانتی مدتدار ساختمان (سه سال شمسی از زمان تحویل)، خدمات پس از فروش نامحدود و همچنین مدیریت دارایی در قالب Property Management و یا Facility Management، از جمله تمهیدات دفتر ساختمانی مارک، بهمنظور متعهد بودن به مدل کسب و کار اتخاذی خود و در راستای برنامه راهبردی مصوب مؤسسین این دفتر است.
از تعهدات ما به مشتریانمان، عدم اعلام اسم و یا مشخصات پروژههای ایشان است ولی آخرین پروژه این مجموعه که قبلاً اجازه معرفی آن از کارفرمای محترم گرفته شده است، طراحی و اجرای ویلای مسکونی آقای حسن پایداری، مالک و مدیر کارخانجات دومینو، در شهر تهران، با عنوان «پروژه آناهیتا» بوده که شرح مختصری از آن بر روی وبسایت این مجموعه ارائه شده است.
تبیین فرهنگ مشتریمداری، تخصصگرایی و قانونمداری در بین فعالان این بازار (سرمایهگذاران، سازندگان، ارگانهای ذینفع مثل شهرداری و نظام مهندسی ساختمان و حتی مشتریان) از بزرگترین دغدغههای من هستند. قرار گرفتن در زمره کشورهای در حال توسعه و حرکت به سوی ساخت کشوری پیشرفته برای تکتک ما ایرانیان وظایفی را بههمراه دارد. بهنظر من از وظایف بنده و همکارانم، بهعنوان متولیان ساختوساز و کارهای عمرانی این است که قدمهای مناسبی، در این حرکت ملی برداریم. نگاه به مسکن بهعنوان صرفاً یک سرپناه، دیدگاه برازندهای برای زمان حال و آینده کشور نیست. وظیفه بنده و همکارانم است که به این فعالیت اقتصادی با دیدی جدیدتر، بهرهورتر و متناسب با مقتضیات روز نگاه کنیم. توجه به نیازهای بازار، تعریف اقتصادی پروژهها و همچنین فعالیت افراد ذیصلاح و حرفهای در این صنعت، از اقداماتی است که همه مسئولین، متولیان و حتی مشتریان باید پیگیر آن بوده و خواستار آن باشند.
اینکه مجموعهای ذیصلاح متولی این مهم شود، باعث خرسندی و امیدواری بنده و همکارانم خواهد بود. امیدوارم انجمن صنفی طراحی و معماری، با درنظر گرفتن تمامی خواستههای بازیگران این صنعت، بتواند راهکاری عملی و عادلانه، در این زمینه ارائه نماید که در اینصورت بنده و مجموعه تحت مدیریتم از حامیان و پیروان آن خواهیم بود و در این میان اگر کاری از بنده بر بیاید، برای انجام وظیفه آماده هستم.
از آنجا که میدانید، برای حل هر مشکلی ابتدا باید عامل آن را شناسایی کرد. بهنظر بنده عامل مشکل حال حاضر صنعت ساختمان را میتوان در دو سطح کلان و خرد بررسی کرد.
در سطح کلان، عدم آگاهی علمی از شرایط بازار، باعث آن می شود که در مواردی نظیر افزایش ناگهانی تورم عمومی، افزایش نقدینگی در جامعه بهخاطر بالا رفتن درآمدهای نفتی دولت و ارائه وام در اشکال مختلف، بعد از یک وقفه شش تا نه ماهه، سیل تقاضا بهسمت بازار مسکن را روانه میکند. تجربه و باور عمومی بر مطمئن بودن سرمایهگذاری در ملک و مسکن علت این حرکت سیلگونه است. بعد از بر هم خوردن توازن بین عرضه و تقاضا در این بازار، شاهد رشد ناگهانی و افسار گسیخته در قیمتهای مسکن و ملک هستیم. این قضیه باعث افزایش مقطعی و بعضاً کاذب حاشیه سود، در این فعالیت اقتصادی می شود. اتفاق ناگوار در این زمان و با ورود افراد غیرحرفهای (حقیقی و حقوقی و حتی بانکها) و هجوم برای کسب درآمد از این فعالیت اقتصادی رقم میخورد. این هجوم باعث جذب نقدینگی بالایی در این صنعت شده و با یک دوره 18 تا 24 ماهه و آماده عرضه شدن واحدهای ساخته شده، شاهد بر هم خوردن توازن بین عرضه و تقاضا و اینبار بهنفع بازار تقاضا، میشویم. این امر بههمراه رکود در باقی شاخصههای اقتصاد کلان کشور، رکود را به این صنعت تحمیل میکند. هرچه دوران هیجان در زمان افزایش قیمتها بیشتر باشد، رکود بعد از آن عمیقتر است. رکودی که در حال حاضر این صنعت با آن دست بهگریبان است، یکی از عمیقترین و طولانیترین آنهاست. پدیده بالا هر چند سال یکدفعه و تحتعنوان سیکلهای رونق و رکود اقتصاد صنعت ساختمان تکرار میشود. دامنه این سیکل عموماً 4 تا 5 سال بوده ولی بهنظر میرسد، رکود اخیر دامنهای طولانیتر داشته باشد.
امیدوارم ظهور انجمنها و تشکلهای حرفهای مانند انجمن شما که جزو بازیگران مهم این صنعت هستید، باعث افزایش دانش و آگاهی مخاطبان این صنعت گردد.
و اما در سطح خرد، وجود بنگاههایی غیرتخصصی و نا آگاه و همچنین نبود شرایط و ضوابط بازدارندهای، برای جلوگیری از ورود افراد فاقد تخصص در این صنعت و همچنین رفتار غیرحرفهای فعالان این صنعت، باعث ارائه محصولاتی (ساختمان) بدون تنوع و غیر متناسب با تقاضای بازار شده است. شاید تجربه کرده باشید وقتی در محله و یا منطقهای قصد خرید واحدی داشته باشید، تقریباً تمامی واحدهای عرضه شده دارای شرایط فیزیکی و ظاهری یکسان و عموماً مغایر با خواسته شما هستند. این بیتنوعی و نبود راهکارهای خلاقانه از طرف طراحان و سازندگان، باعث نوعی انفعال خریداران و در بهترین حالت افزایش قدرت چانهزنی آنها در هنگام خرید شده است. در این شرایط خریدار سعی میکند، تا جایی که به امتیازات مورد نظر خود نرسیده، خرید خود را عقب بیندازد و بهنظر اینجانب، این موضوع خود یکی از عوامل رکود است.
امیدوارم با تشکیل انجمن شما، قدم مناسبی جهت ارتقای دانش کسبوکار فعالان این صنعت برداشته شود تا از این بابت، شاهد رفتارهای تخصصیتر و متنوعتر و در نتیجه شاهد ظهور برندهای تخصصی در این صنعت باشیم.
اگر منظور شما از کیفیت، رعایت استاندارد است، بهنظر بنده در خصوص تولید مواد و مصالح و همچنین بخش نرمافزاری که شامل آییننامهها و بخشنامههای طراحی و مهندسی هست، در جایگاه مناسبی قرار داریم، گویی که همیشه بخشی از بازار همواره به دنبال خرید محصولات خارجی و لاکچری هستند. تنها مشکل در بخش اجرا و مدیریت ساخت است که لازم است مسئولین قدمهای شجاعانه و جدی در این خصوص بردارند. لغو الزام اجرای ماده 33 قانون نظام مهندسی، از سوی شهرداریها و سکوت سازمانهای نظام مهندسی و حتی وزارت راه و شهرسازی بر خلاف این رویه است.
ولی اگر منظور از کیفیت، تعریفی باشد که در علم مارکتینگ و با عنوان خواسته مشتری، با رعایت استانداردها مطرح است، بهنظرم بر خلاف رویه بازار و عبور از دوره محصول و فروش، وارد پارادایم مارکتینگ در این کسبوکار شدهایم و متأسفانه عمده فعالان این صنعت از آن غافل هستند، ساختمانهای ساخته شده بدون توجه بهخواست و تقاضای مشتری و صرفاً بر اساس نظر و یا تجربه سازنده و سرمایهگذار، ساخته میشوند و اگر بخواهم سخن کوتاه کنم، بهعنوان فردی که تحصیلات تخصصی مارکتینگ داشته، بهنظر من ساختمانهای ساخته شده، بدون کیفیت و مقبولیت هستند.
ما در دفتر ساختمانی مارک، بهخاطر فلسفه وجودی و شرح خدمت خاص خود، انجام کسبوکار را بر اساس خواست بازار و تقاضای حاکم بر آن میدانیم. اصطلاح “ساختمان سفارشی” صرفاً بهمعنی ساختمان گرانقیمت و یا استفاده از مواد و تجهیزات لاکچری نیست، بلکه بدین معنی است که ما با بررسی علمی مشتریان هدف خود و یافتن نیازها و خواستههای آنها درصدد ارائه محصولی هستیم که برآوردهکننده آن نیاز ها باشد. با توجه بهنوع بازار که از نوع پیچیده و غیرقطعی است، استفاده از متدهای دادهکاوی و سیستم داینامیک و استفاده از نرمافزارهای تخصصی مانند WEKA جزو وظایف روزانه تیم مارکتینگ و تحقیق بازار مجموعه ما است.
این کار بهنوبه خود کار جدید و به ضمّ بنده، عمل مبارکی است، مشروط بر آن که معیار و ملاکی علمی و حرفهای برای پذیرش طرحها وجود داشته باشد بهطوریکه حتی خود این پذیرش، برای آن طرح ایجاد اعتبار و رسمیت بکند.
امیدوارم این انجمن با بررسی دقیق مخاطبان و محیط فعالیت خود، رسالت و چشماندازی مناسب برای خود برگزیند و برای رسیدن به آن چشمانداز، برنامهای راهبردی، دقیق و کارا تدوین کرده و در انجام آن ثابت قدم و استوار باشد.
آرزوی توفیق و بهروزی برای دست اندرکاران این انجمن تخصصی را دارم و مجدداً آمادگی خود را جهت خدمترسانی اعلام میدارم.